دنیا کوچولوی مامان و بابادنیا کوچولوی مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

دنیا شیرینی زندگی ما

سونو سلامت نی نی کوچولوی مامانی

مامانی عاشقت خانم دکتر گفتش این جز عکسهای فوق العاده س که تا حالا گرفتهههههههه   اینم ضربان قلبته کوچولویه من که ایشاا... همیشه بتپهههههههههههههههههه   حالا قصه این سونورو برات بگمممممممممم شیرینترینمممممممممم ببخشیدددددد دیر میام آخه یکم حالم خوب نبودش اما الان عالیممممممممممم دیگهههههههههه الان 14 هفته و 4 روز تو دلمیییییییییییییی ٣ مرداد ساعت 11 صبح رفتم سونو مامانی من کلی شیطونی میکردی و نمیذاشتی خانم دکتر خوب ببینتت همش بالا پایین میکردیییییی دستتو تکون میدادیییییییییی اینجوری منم همش قربون صدقت میرفتممممممممممممم اونروز 12 هفته بودییییییییییی اگه بدونی چقدر عاشقتمممممممممم...
22 مرداد 1391

سونو قلب نی نی نازم

قشنگ مامانی سلامممم بعد مدتها اومدم که باز برات خاطراتمو بنویسم   روز 13 تیر 2 روز به نیمه شعبان رفتم سونوگرافی که قلب کوچولوتو ببینممممممممم وقتی خانوم دکتر سونو کرد و گفتش حالت خوبه و ضربان قلبت نرمالههههههههه از خوشحالی و هیجان گریممممممم گرفت صدای قلب نازتو برام گذاشت عسلکممممممممممم بهترین صدایی بود که در تمام زندگیم شنیده بودم.لذتی فراموش نشدنی بود برام عشق مامانی مات و مبهوت بودم خیلی خوشحال بودممممم و گریه میکردمممممممم و خدارو شکر کردممممم که حالت خوبه و قراره کنارم باشی مامانی من عیدیمو که خبر سلامتتیت بود رو 2 شب قبل جشن نیمه شعبان گرفتممممممممممم اینم عکس سونوت مامانی 8 هفته و 6 روز &nbs...
9 مرداد 1391

سونوگرافی دوم

سلام شیرینترینمممممم مامانی شنبه 3 تیر رفتم سونو که هم خودتو ببینم هم قلب کوچولوتو خانم دکتر وقتی سونو میکرد بهم گفتش که نی نی کوچولوتو ببین وااااااااااااای جیگرمممممممم خیلی کوچولو بودی .خیلی ذوق زده شدم و خدارو از ته دلم شکر کردم مامانی هم که منتظر بود خانم دکتر قلب نازتو نشون بده اما سونونشون داد که تازه 5 هفته و 5 روزتههههههههههه دکتر گفتش به خاطر اینکه نی نی کوچولو شیطونی کرده و دیرتر اومده تو دلت 2 هفته کوچولوترههههههه اما بازم شکر دیدمت قند عسلم 2 هفته دیگه قرار شد برم و قلب نازتو ببینممممممممم مامانی ایندفعه شیطونی نکنیهااااااااااااااااا منتظر مامانی بمون اینم عکس کوچولوت   ...
7 تير 1391

7 هفتگیت مبارک

قندک مامانی الان اندازه یه تمشکی تقريبا 1.2 سانتي متر و بیشتر اعضای بدنت شکل گرفته گلم. پوست بدنتم به نازكي يك برگه كاغذ که رگهاي بدنت به راحتی دیده میشه. راستی يك حلقه از روده هاي در حال رشدت هم بند ناف شده. تازه بند نافتم حالا رگهاي خوني واضحي داره كه وظیفش رسوندن اكسيژن و مواد غذايي به بدن ناز و کوچولوته تا بزرگ شی و قوی بشی. مامانی هنوز نمي تونه حركت كردنت رو حس كنه. اما حالا مثل يك لوبياي كوچك در حال جست و خيزی و تو خانه آبي خودت حركت مي كنی. مامانی هم باید تا ١٦ هفتگی صبر کنه تا بتونه حرکاتتو حس کنههههههه وااااااااااااااای که چقدر هیجان انگیزه. ...
30 خرداد 1391

اولین سونو مامانی

٢٠خرداد اولین ویزیت بارداریم بود خانم دکتر سونوم کرد.ساک حاملگی رو دیدش 8.3 میلیمتر بودش.نزدیک 5 هفتههههههههههههههه گفتش همه چیز مرتبههههههه فعلا و جاش هم خوبههههههههههه خدایا شکرت   عزیز دلم من برای شنیدن صدای قلبت و دیدن روی ماهت تمام لحظه ها را دعا میکنم   قراره 3 تیر دوباره برم پیشش برای سونو مجدد تا ببینمت نی نی گولوی من پس منتظرم باش گل مامان     ...
30 خرداد 1391

اولین تهوع

25 خرداد امروز حالم خیلی بدههههههههههه کوچولوی مامانیییییییی اولین تهوع بارداریمهههههههههه از همه چیز بدم می یاد.همش بالا می یارممممممممم.سر درد دارم و بیحالم و خوابالووووووووووووو اما از جهتی هم خوشحالممممممممم چون خیالم راحته که داری رشد میکنی و منو از حالت باخبرررررررررر میکنی آخه مامانی همیشه نگرانتهههههههههههه قربونت بره مامانی که هنوز نیومده داری شیطونی میکنیییییییییییییییی خیلی دوست دارمممممممممم و بیصبرانه منتظرم تا روی ماهتو ببینم گل مامانیییییییییییییییییییییی ...
29 خرداد 1391