دنیا کوچولوی مامان و بابادنیا کوچولوی مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

دنیا شیرینی زندگی ما

دنیا و عروسکش1

روز سه شنبه 5 آذر مامانی داشت تو آشپزخونه غذا درست میکرد .که یهو دیدم صدایی ازت نمیشنوم اومدم بیرون دیدم عروسکت رو گذاشتی تو کریرت و داری لالا براش میخونیییییییییی.ای جونم قربون حرف زدنت.وقتی لالا میگفتی زبونتم باهاش در میاوردیییییییی اینقدر بانمک شده بودی منم سریع گوشیمو آوردم و ازت عکس انداختمممممممم. تو این عکس حواست نبود به مامانی              اینجا داشتی لالایی میخوندی و میزدی پشت نی نیت تا بخوابههههههه.                                             ...
17 آذر 1392

دنیا میره ددر.....

دختر قشنگم عاشق بیرون رفتن و ددره.بیرون از خونه خیلی آروم و مظلوم میشی و با کنجکاوی فقط نگاه میکنی.هر کی ندونه فکر میکنه همیشه اینجوری هستی.زود هم خسته میشی و میخوابی البته تو ماشین .   هر وقت میخوام لباس تنت کنم بلند بلند میگی:دَ...دَّ  و با خودت تکرار میکنی.   گاهی هم اگه حوصله داشته باشی وقتی بهت بگیم دنیا میره: خودت بلند میگی(دَ...دَّ) خیلی ناز میگی هر کی میشنوه خوشش میاد من و بابایی هم که از همه بیشتر ذوق میکنیم.   بیشتر وقتا میری جلو در ورودی خونه و در میزنی و به من نگاه میکنی و میگی دَ...دَّ منم که تنها نمیبرمت بیرون.صبر میکنم خاله ها میان و میریم.   ...
22 آبان 1392

دنیا جونم دندون داره

        26مهر ماه  8 ماه و 9 روزگی بعد 2 ماه سختی که با هم گذروندیم از بیقراری و بیخوابی و تب گرفته تا بد غذایی و افت ورن. .بالاخره دخترم دندون دار شد.هورااااااااااااااااااا       اینم عکس اولین دندونت که تو خواب ازت گرفتیم با خاله جونی برای در آوردن این مروارید خیلی اذیت شدییییییییی         7 روز بعد هم 2 تا دندون بالایی و دندون سمت چپ پایینی باهم در اومدن راحتتر از دندون اول البته خوشبختانه.     ...
8 آبان 1392

دنیا و شیطونیاش 3 ( ماه هشتم )

چهارشنبه 17 مهر دنیا جونم بلندشد به کمک مبل چند دقیقه ای بازی کردی و ذوق کردی خودتم مثل مامانی خوشحال بودی .اما یکم بعدش افتادی اما گریه نکردی و دوباره بلند شدی.             اینجا هم 21 مهرماه مشغول تماشای کارتون که یهو متعجب شدی و بعدش .... .                         مامانی قشنگم من چیکار کنم از دستت آخه. همش دوست داری بری جلو تلویزیون.هم خطرناکه هم اینکه برای چشمات خوب نیستش.     آخه اون زیر چیکار میکنی دختر بلا   &nb...
20 مهر 1392

7 ماهگی دنیا و علایقش.

دنیا عاشقه نون     قربونت برم دندون نداری هنوز که بتونی راحت بخوری. چه خیاره خوشمزه ای کاش دندون داشتم گازش میزدمممممممم چی گفت مامان نشنیدم کهههههههههه با من کار داشتید.بزارید کارتون ببینم خب ریشه های فرش و خیلی دوست داری و باهاشون سرگرم میشی کیف مامانی هم که دیگه به خاطر زیپاش دوست داری حلقه کمر مامانی ...
5 مهر 1392

دنیای کم حوصله من.

آخه من چیکار کنم از دستت شیطون کم حوصله ی مامانی. تو یه لحظه کلی ادا و اطوار داری.زود هم حوصلت سر میره و دوست داری موقعیتت رو تغییر بدم. " width="117" height="60" /> دست میزنی و ذوق میکنی واسه مامانی تمرین چهار دست وپا رفتن سریع خسته میشی و میخوای بلندت کنم آروم دراز میکشی غر میزنی و دستت رو دراز میکنی که دوربین و بهت بدم باز بیخیال میشی و بازی میکنی کل اینا 5 دقیقه هم نشد!!!!!!!!!!!!!!!!!      ...
24 شهريور 1392

مادرانه

  دختر قشنگم گاهی وقت ها سنگینی بار زندگی به حدی میرسه که پشت آدمو خم میکنه و زانوهاش رو تا  انگار تکیه گاهی نیست که بتونه دستاش رو بهش بگیره و از زمین خوردنش جلوگیری کنه اگه یک روزی به این حس رسیدی میفهمم که چقدر اون لحظه احساس تنهایی و بی کسی وجودت رو له میکنه اما در همین لحظات هست که باید یه نگاه به بالای سرت بندازی عزیزکم تو تنها نیستی یه طناب محکم میبینی آره.............. طنابی که تا عرش ادامه داره با تمام قدرتت دستات و بیار بالا محکم طناب رو بگیر.مطمئن باش که نگهت میداره این تنها راه نجاتت از افتادنه همیشگیه. دختر گلم این طناب محکم خداست.همیشه در اعماق...
21 شهريور 1392